آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان delam barat tang shode سلام عسل خوبی عزیزم ؟ خدا رو شکر که این اتفاق بد رو پشت سر گذاشتیم خدا رو شکر که تو هنوز با منی ایشالا همیشه و تا ابد باهام بمونی فدات شم جیگرو دوستت دارم عزیزم خیلی ترسیده بودم تو رو دیگه نبینم ترسیده بودم ولم کنی خدا رو شکر خدایا شکرت که این اتفاق نیوفتاد نادر عشقم تویی فدات بشم من دوستت دارم مواظب خودت باش خوش باشی عزیزم بوس بوس بوس بای بای تا بعد عزیزم
شنبه 30 دی 1391برچسب:, :: 1:3 :: نويسنده : topolll
امیدوارم که خوب خوب باشی فدات ببخش خیلی وقته به وبلاگمون سر نزدم .یه مدتیه که خیلی گرفتارم کاش بودی نادر کاش همیشه پیشم بمونی دلم میخاد یه لحظه هم ازم دور نباشی نادر عزیزم دلم داره واست پر پر میزنه فداتم عسل چیش سفید شاد باشی عشقم موفق موفق موفق باشی همیشه دوستت دارم بوس بای بای پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:, :: 22:27 :: نويسنده : topolll
خوبی فدات شم ؟؟؟ عسل ببخش دیر به دیر به وبمون سر میزنم این روزا چیش سفیدم دلم هواتو کرده نادر این چند روز مجبورم گوشیمو خاموش کنم آخه یه اتفاقی افتاده که مجبورم اینکارو کنم .. خلاصه تا وقتی که اوضاع ارومتر بشه گوشیم خاموشه ... تو این مدت که تو ایران نیستی و خاموش بود گوشیت و با هم در تماس نبودیم گوشیم همش تو کیف بود و یا هرجای دیگه .. عادت بدی دارم ... خنگولم من عادت دارم اسا و تماسا رو حذف نکنم عسلم اساتو پاک نکرده بودم که هرشب اونارو بخونم خلاصه پریروز من مغازه بودم طبق معمول گوشی باهام نبود و کیفم هم تو خونه جا موند بعد که اومدم کیفمو بردارم دیدم که خواهر فضولم گوشی رو برداشته و همه ی اسا رو خونده .. داداش بی تربیتم هم همینطور و خلاصه همه فهمیدن ... به یه زوری تونستم از این معرکه سالم در بیام برا همین گوشیم خاموشه الان .. نادرم میترسم مجبور شم دیگه نبینمت میترسم عزیزم کاش نمیرفتی جیگر بخدا دوستت دارم بخدا برام عزیزترینی نمیتونم تو رو از دست بدم ... میمیرم ... دق میکنم نادرم قربونت برم ...عشق من تویی عسل زود برگردد عزیزم دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, :: 23:35 :: نويسنده : topolll
خوبی عزیزم ؟ فدات ؟ دلم خیلی تنگه برات قربونت برم پس کی میای ؟؟؟ بیا دیگه بدجنس نمیدونم چی بنویسم از بس دلتنگتم حس میکنم دارم خفه میشم چیش سفیدو میخای منو بکشی ؟ اخه اینم شد کار؟ مگه کار قط بود ؟؟... گوشیتم که خاموشه این چند روز که ازت خبر ندارم خیلی سخت میگذره عسلو جوجو ببخش خیلی زر زر میکنم .. چه کنم .. دوستت دارم عاشقتم خدا بهمراهت عسل موفق و شاد و خوش باشی عزیزدلم عشق منی تو نادر جونم بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:, :: 12:14 :: نويسنده : topolll
سلام عزیزم دلم برات یه ذره شده دلم گرفته امروز بدجور حالم خرابه جیگرجونم منتظرتم تا وقتیکه بسلامتی برگردی پیشم قربونت برم حس میکنم فاصلمون بیشتر شد امروز اخه این چند روز راسی ازم دور بودی ولی مسج ها و تماسامون ارومم میکرد نمیدونم این 15 روز رو چجوری تحملشون کنم فدات بشم از همین لحظه دلم هواتو کرده و دلتنگتم اساسی مواظب خودت باش عسل خدا پشت و پناهت باشه عزیزم دوستت دارم قربونت برم
راسی چییش سفیدم مغازم رو کم کم دارم راه میندازم فداتم
بوس بوس بوس شنبه 11 آذر 1391برچسب:, :: 23:16 :: نويسنده : topolll
عشق من سلام
نمیدونم الان چی باید بگم.از طرفی دلم خیلی برات تنگ شده و از طرف دیگه میدونم که فعلا نمیتونیم همدیگه رو ببینیم. الان هم بیتابیه تو بیشتر داره دلتنگم میکنه. میدونی که منم مثل تو بیقرار همه ی با هم بودن هامون هستم. اما خب فعلا اینجوریه دیگه. دلم برای نوازشهای دلنشین و آرامش بخشت٬برای دستای پر از عشقت و برای همه ی لحظه های ناب و طلایی مون تنگ شده. بیتاب دیدن و آرامش گرفتن از وجود پر از عشقتم مثل همیشه.
قربون همه ی وجودتم ... دوستتتتتتتت دارم عزیزززززززززززززززززززم
خدا پشت و پناهت چیش سفیدم جمعه 10 آذر 1391برچسب:, :: 1:35 :: نويسنده : topolll
بوسه هایت باز بهشت را معنا می دهند دستهایت دوردست آرامش را حلقه میکنند بر تنم نفسهایت عشق را معطر میکنند و آغوشت "پرمحتواترین خلاصه ی دنیاست..."
دوستت دارم نادر جونم
عشقم،عمرم،نفسم دلتنگی و بیتابی امونم رو بریده... هنوز مثل اولین بار برای دیدنت بیتابم...برای بوسیدن و بوییدنت بیقرارم...هنوز دستات نهایت آرامشن برام و آغوشت آرزوی هرشب منه..چقدر آغوش پراز بوسه و آرامشت رو کم میارم... دلم هواتو کرده...لبهام بیقراره بوسه هات و آغوشم بیتاب آغوش شیرین و گرمته... گفته بودم دلتنگتم...گفته بودم بیقرارتم... خواستی بنویسم ...نوشتم پر از دلتنگی شد...
وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد...انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد...بیاااااااا عشقم............
بوس
عشق زیبای من زندگی من، عزیز دلم بی نهایت دوستت دارم که قابل شمارش نیست.... می خوام همه ی دنیا بفهمن که من عاشق تو هستم و تو زندگی من هستی ای زیبا تر از زیبا
خیلی دلم گرفته، کاش الان کنارم بودی عزیزم نادر جونم خیلی دلم برات تنگ شده کاش الان کنارم بودی
عشقم هرجا باشی خوش باشی مواظب خودت باش
بووووووووووووووووووووس بوس بای فعلا شنبه 4 آذر 1391برچسب:, :: 14:38 :: نويسنده : topolll
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی ، آره بازم منم همون دیوونه همیشگی حال منو اگه بخوای رنگ گلای قالیه ، جای نگاهت بد جوری تو صحن چشمام خالیه ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه ، از غصه هام هر چی بگم جون خودت بازم کمه دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون فریاد زدم یا تو بیا یا منو پیشت برسون فدای تو ، نمی دونی بی تو چه دردی می کشم ، حقیقتو واست بگم به آخر خط رسیدم رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی ، قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگی نمی دونی چقد دلم تنگه برای دیدنت برای مهربونیات ، نوازشات بوسیدنت به خاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته؟ یه قلب تنها و کبود هلاک یک نگاهته؟ من می دونم همین روزا عشق من از یادت میره ، بعدش خبر میدن که داره دوستت میمیره روزات بلنده یا کوتا ؟ دوست شدی اونجا با کسی؟بیشتر ازین منو نذار تو غصه و دلواپسی یه وقت منو گم نکنی تو دود این شهر غریبیه سر زمین غربته با صدتا نیرنگ و فریب فدای تو ، یه شب بی خوابی خستت نکنه ، غم غریبی عزیزم زرد و شکستت نکنه چادر شب لطیفت و از روت شبا پس نزنی تنگ بلور آب تو یه وقت نا غافل نشکنی اگه واست زحمتی نیس ، بر سر عهدمون بمون منم تو رو سپردمت دست خدای مهربون... راستی دیروز بارون اومد، من و خیالت تر شدیم رفتیم تو فلب آسمون با ابرا همسفر شدیم ، از وقتی رفتی آسمونمون پر کبوتره زخم دلم خوب نشده از وقتی رفتی بدتره ، غصه نخور تا تو بیای حال منم اینجوریه سرفه های مکررم مال هوای دوریه... گلدون وشمعدونی مون عجیب واست دلواپسه ، مث یه بچه کهبار اوله میره مدرسه تو از خودت برام بگو ، بدون من خوش میگذره...؟ دلت میخواد می اومدم یا تنها رفتی بهتره..؟ از وقتی رفتی تو چشمام فقط شده کاسه خون ، همش یه چشمم به دره چشم دیگم به آسمون یادت میاد گریه هامو ریختم کنار پنجره ؟ داد کشیدم تو رو خدا نامه بده یادت نره...؟ یادت میاد خندیدی و گفتی حالا بذار برم ، تو رفتی و من تا حالا کنار در منتظرم امروز دیدم دیگه اری منو فراموش می کنی فانوس آرزوهامونو داری خاموش می کنی گفتم واست نامه بدم نگی عجب چه بی وفاست با اینکه من خوب می دونم جواب نامه با خداست... عکسای نازنین تو با چنتا گل کنارمه یه بغض کهنه چند روزه دائم در انتظارمه تنها دلیل زندگی با یه غمی دوست دارم داغ دلم تازه شده وقتی که اسمت میارم ، وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر ، مگه نگفتم چشماتو از چشم من هیچوقت نگیر...؟ همش مال غریبیه ، تو رفتی و من غریب شدم چه دنیای عجیبیه زودتر بیا بدون تو اینجا واسم جهنمه دیوار خونمون پر از سایه ی غصه و غمه تحملی که تو دادی دیگه داره تمونم میشه ، مگه نگفتی همه جا مال منی تا همیشه ... دلم واست شور میزنه ، این دل و بی خبر نذار تو رو خدا با خوبیات رو هیچ دلی اثر نذار، فکر نکنی از راه دور دارم سفارش می کنم به جون تو فقط دارم یه قدری خواهش می کنم.... اگه بخوام برات بگم شاید بشه صدتا کتاب که صفحه ش قصه چنتا درده و چنتا عذاب میگم شبا ستاره ها تا می تونن دعات کنن ، نورشونو بدرقه پاکی خنده هات کنن یه شب تو پاییز که غمت سر به سر دل میذاره
شنبه 4 آذر 1391برچسب:, :: 13:43 :: نويسنده : topolll
عزیزم سلام خوبی؟؟؟؟؟؟ امروز سه شنبه بود ... روز 15 ام سفرته عزیزم ... دلم هواتو کرده چش سفید دو روزه که هوا بارونییه و بیشتر از همیشه دلم هواتو کرده کاش الان پیشم بودی و وجودتو لمس میکردم
داشتم این عکسا رو میدیدم یاد تو افتادم .. تقدیم به تو که بهترین هدیه خدا به من هستی .. ممنون که با منی ...
بيا با هم بخوانيم شكوه لحظهها را بيا با هم ببينيم سكوت ياسها را بيا باهم بخنديم وفاي بيوفا را بيا با هم بگرييم شكست لالهها را بيا با هم بلرزيم شروع بادها را بيا با هم بسازيم تمام سازها را بيا با هم بغريم تمام دردها را بيا با هم هميشه به هم عاشق بمانيم بيا به حرمت عشق من و تو ، ما بمانيم چرا كه بيتو من هم نگاهي سرد دارم دلي پر درد دارم بيا باهم بمانيم
سلام عشقم دورت بگردم من دلم هواتو کرده بد جور چش سفید کار قطع بود رفتی اینکارو برا خودت انتخاب کردی چرا باید الان ازم دور باشی چش سفید ناقلا ... اگه دستم بهت برسه .....میدونم چیکارت کنم ....
بازم خدا رو شکر سالم و سرحالی و هر روز ازت خبر دارم و مسج میفرستی ... و چت میکنیم ولی هیچی مثل فیس تو فیس نمیشه ههههههههههه قربونت برم من هر جا باشی خوش باشی .. خدا پشت و پناهت باشه موفق و پیروز باشی و با دست پر برگردی خونه ت عشق من تو نادر جونم دوستت دارم بوووووووووووووووووووووووووس بای بای
واقعا کاش عشق میتونست بگه که چقدر وصف نشدنی و فوق العاده است...عزیز دلم، این چند روز دوباره لحظه های عاشقانه مون بیشتر بود و نزدیکتر بودیم به هم..و چقدر خوب بودیم و با وجود اینکه ازهم دوریم خوشحالیم.. این لحظه ها رو نمیشه توصیف کرد..واقعا نمیشه..میدونی اینقدر قشنگ هستن و اینقدر تکرار نشدنی که خیلی سخته توضیح دادنشون..و من الان که دارم بهشون فکر میکنم اولین چیزی که به ذهنم میرسه تکراری نبودنشونه..یعنی هنوز هم هر ثانیه از دقیقه های عاشقیمون بکر و تازه است..و من تو اون لحظه ها احساس کسی رو دارم که بالاخره به جایی که واقعا آرزوش بوده رسیده..و این یعنی دوست داشتن ما اصلا رنگ تکرار و عادت نگرفته البته که خوبی تو باعث اینهمه لحظه های خوب میشه..خوب بودن تو و عاشقانه بودن تو..
و دیگه چی بگم از عطر نفسات که مستم میکنه حتی همین الان که تصورش میکنم..از طعم گس بوسه هات که چقدر دوست دارم و از نوازشها و عشق بازی های عاشقانه و همنفسی های لحظه لحظه و بی تکرار..که هرکدومشون دنیایی هستند برا خودشون و همه شون جاودانه میشن تو کتاب عشق بینظیرمون... جمعه 26 آبان 1391برچسب:, :: 1:3 :: نويسنده : topolll
سلام جیگرو خوبی ایشالا ؟؟؟؟
امروز بارون خوشی بارید ... از دیروز هوا ابری بود امروز صبح بالاخره بارون رو دیدیم تگرگ هم زد .. ههههههه
جات خالی فدات شم ... اگه بودی با هم میرفتیم زیر بارون میگشتیم ... ههههههههه فدای اون قد و بالات بشم من امروز ساعت 8 کارت شروع شد و مشغول کار شدی ... کم بهم اس دادی دلم هواتو کرده عشقم ایشالا که موفق باشی فدات شم بوس بوس بوس دوستت دارم خیلی زیاد عیال ؟؟؟ ههههههههههههههه فداتم تاج سرم .... دیشب خیلی خستم بود زودی خابم برد .. امروز هم کار زیاد دارم نهار خورش مرغ درست کردم با مخلفاتش ...
گشنمه بیا دیگه تو هم ههههههههههههه
قربونت برم من بووووس بوسسسس ببببببببببببوووس هههههههه بوس بوس بوس نادر جونم مواظب خودت باش خدا پشت و پناهت باشه چش سفیدم فعلا بای بای در شهر ، دلبری که بخندد به ناز نیست سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:, :: 8:35 :: نويسنده : topolll
سلام عشقم دلم هواتو کرده چش سفیدم دیشب نتونستم بیام بنویسم .. حالم زیاد خوش نبود الان مینویسم بجای دیشب اشکال که نداره نادرجونم ؟؟؟؟؟ میبوسمت عزیزدلم کاشکی میشد الان میدیدمت قربون اون چشات برم من راسی ی آنا پیدا کردم ولی وقتی باهاش حرف زدم از انتخابم پشیمون شدم ... خوب شد که اول راه پشیمون شدم ...ههههههههه اون یکی واسه خودش داشت خدا رحم کرد
امروز خیلی کار دارم برم بدوزم لباسای مردم رو تا نیومدن منو بکشن .... هههههههههههه امشب دوباره میام فدات شم میبوسمت عزیزم بای جیگر ... سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:, :: 8:28 :: نويسنده : topolll
سلام الان که دارم مینویسم در حال چت کردن با نادرجونم هم هستم هههههههههه جمله رو نگا . دیگه ببخش ادبیاتم ضعیفه و بلد نیستم خوب بنویسم ... ولی هر چی هست باید قبولم داشته باشی وگرنه.... ههههههههههههههه دوسسستتت دارم فدات شم کاشکی میشد الان بیام پیشت یا تو بیای .. نه من بیام بهتره .. تو بیای سر هردومون برباد میرود هههههههه نادر ؟؟؟ فدات؟؟؟ چش سفید ؟؟؟ اینقد دلم میخااااد بزنمت که نگو ...هههههههه ازبس که دلم هواتو کرده ... کی عید بشه .. امسال بیشتر از هر سالی مشتاق دیدار عید سالم هههههههههه پیشاپیش عیدت مبارک ... جوجو ی چش سفیدم هر جا باشی خدا پشت و پناهت باشه موفق و شاد باشی عشقم میبوسمت قربونت برم ههههههههههههه بوووووووووووس بای تا فردا دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, :: 1:33 :: نويسنده : topolll
سلام نادر جونم خوبی؟؟؟؟ امیدوارم که هرجا باشی شاد باشی و بهت خوش بگذره ... فدات شم امروز جمعست و روز چهارم سفرت ... کاشکی بودی و با هم میرفتیم کنار ساحل قدم میزدیم و بعدش تو شهر میگشتیمو با هم کل کل میکردیمو خوش بودیم با هم ... کنار دریا هم بی تو صفا نداره ... امروز با داداشم رفتیم بیرون برا خرید ... از خیابون فرودگاه رد شدیم .. یاد تو افتادم دلم گرفت .. میدون امام یادته روز اول از خیابون رد میشدیم .. هههههههههه یادته تو بانک پشت سرم بودی و نمیدونستم ...تو چش سفید بهم نگفتی ... اون روز خیلی خوش گذشت... کاش بودی و با هم میرفتیم بگردیم باز هم ... فردا باید برم اموزشگاه ... اگه بودی با هم میرفتیم ... برام دعا کن زود قبول شم فدات دلم هواتو کرده دلم داره پرپر میزنه برا دیدنت دوستت دارم عسل خوشمزه ی من .. مواظب خودت باش شیطونکم خدا پشت و پناهت باشه عزیزم بوس بوس بوس بای
جمعه 19 آبان 1391برچسب:, :: 14:58 :: نويسنده : topolll
زرد و نيلي و بنفش
جمعه 19 آبان 1391برچسب:, :: 14:57 :: نويسنده : topolll
محبس خويشتن منم ، از اين حصار خسته ام من همه تن انا اللحقم ، كجاست دار ، خسته ام در همه جاي اين زمين ، همنفسم كسي نبود زمين ديار غربت است ، از اين ديار خسته ام
كشيده سرنوشت من به دفترم خط عذاب از آن خطي كه او نوشت به يادگار خسته ام در انتظار معجزه ، فصل به فصل رفته ام هم از خزان تكيده ام ، هم از بهار خسته ام
به گرد خويش گشته ام ، سوار اين چرخ و فلك بس است تكرار ملال ، ز روزگار خسته ام دلم نمي تپد چرا ، به شوق اين همه صدا من از عذاب كوه بغض ، به كوله بار خسته ام
هميشه من دويده ام ، به سوي مسلخ غبار از آنكه گم نمي شوم در اين غبار ، خسته ام به من تمام مي شود سلسله اي رو به زوال من از تبار حسرتم كه از تبار خسته ام چه برده و چه باخته ، از اين قمار خسته ام گذشته از جاده ي ما ، تهي ترين غبار ها از اين غبار بي سوار ، از انتظار خسته ام هميشه ياور است يار ، ولي نه آنكه يار ماست
از آنكه يار شد مرا ديدن يار، خسته ام
جمعه 19 آبان 1391برچسب:, :: 14:55 :: نويسنده : topolll
فدات عسل دلم هواتو کرده عسل ... امروز دل درد داشتم میمردم ... ولی وقتی باهات حرف زدم حالم کم کم خوب شد الان دیگه راحت میتونم بخابم نادر جونم فدات شم ماشینی هم که داداشم برام پیدا کرده از اون مدل ماشیناست که تو دوسشون نداری ... گفتم نمیخامش ... راسی برا خودم کیف دوختم امروز ... اینقد خوشکله که نگووووووو... فردا جمعست قربونت برم ... برم مسواک بزنم و برم لالا .. تا فردا ظهر میخابم ... تا هروقت که مامانم با جارو بیوفته دنبالم تو هم خوب بخابی عسل جونم شبت رویایی و قشنگ میبوسمت عشقم
جمعه 18 آبان 1391برچسب:, :: 23:19 :: نويسنده : topolll
سلام فدات شم دلم برات یه ذره شده نادر جونم بوووووووووس دیشب با بابام راجع به مغازه صحبت کردم ... اونم تا حدودی راضی شده... دعا کن قبولی صددر صدی رو بهم بده تا دوباره کارمو شروع کنم .. خیاطی تو خونه سخته .. مغازه یه چیز دیگست ... آزادتری ... هم من راحتترم و هم مشتری ... صبح رفتم بازار چندتا تکه پارچه و یه ژورنال لباس و یه مشت وسایل شخصی خریدم ... چند مدل برا خودم انتخاب کردم که بدوزم و وقتی ایشالا عید اومدی برات بپوشمشون ... بعدش اومدم مشغول کار شدم کلا امروز خیلی کار داشتم .. گرفتار دوخت و دوز لباس مشتریام بودم .. برا همین کم فرصت شد برات اس بفرستم .. ببخش چیش سفیدم دوستت دارم قربونت برم فدات خیلی خستم .... برم لالا ... خوش باشی عسل سلام شیطونکم هم برسون ... بای جوجوی من بوووس
پنج شنبه 18 آبان 1391برچسب:, :: 1:10 :: نويسنده : topolll
گل اولین دیدارمون ... فدات بشم من چیش سفیدم ... عزیزم سلام دلم برات تنگ شده قربونت برم ... داشتم بهت فکر میکردم یهو این فکر به ذهنم رسید که یه وبلاگ بسازمو دلتنگیامو برات بنویسم که هر وقت تونستی نوشته هامو بخونی ... نادر جونم عزیزم دلم هواتو کرده . امروز خیلی سخت گذشت . امروز اولین روز سفرت بود ... وای نادر جونم داشتم خفه میشدم وقتی تو فرودگاه باهات خداحافظی کردم .. کاشکی میشد باهات میموندم ... میدونی مثل بچه ها آرزو میکردم من جای کیف کولیت بودم هههههههه یا کاشکی میشد تو چمدونت برم قایم شم و کسی منو نبینه و با تو میومدم سفر .. نادر جونم . چیش سفیدم دوستت دارم ... عزیزم دوری ولی الان پیش منی ... بهم نزدیکی .. خیلی نزدیک ... تو قلب منی ... جوجو قبل از تو زندگی نمیکردم فقط بی هدف نفس میکشیدم .. کاشکی زودتر باهات اشنا میشدم .. تو این مدت کم چه زیاد بهت وابسته شدم و برام عزیز شدی ... الهی هر جا باشی خوش و سرحال باشی خدا بهمراهت عسل خوشمزه ی من میبوسمت عشقم ...
سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:, :: 22:48 :: نويسنده : topolll
|