درباره وبلاگ


از امشب شروع میکنم به نوشتن ... مینویسم تا روزی که ایشالا بسلامتی برگردی پیشم ...
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 89
بازدید کل : 20563
تعداد مطالب : 24
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


delam barat tang shode




فدات

عسل

دلم هواتو کرده عسل ...

امروز دل درد داشتم میمردم ...  ولی وقتی باهات  حرف زدم حالم کم کم خوب شد

الان دیگه راحت میتونم بخابم

نادر جونم فدات شم  ماشینی هم که داداشم برام پیدا کرده از اون مدل ماشیناست که تو دوسشون نداری ...

گفتم نمیخامش ...

راسی برا خودم کیف دوختم امروز ... اینقد خوشکله که نگووووووو...

فردا جمعست قربونت برم ... برم مسواک بزنم و برم لالا ..

تا فردا ظهر میخابم ... تا هروقت که مامانم با جارو بیوفته دنبالم

تو هم خوب بخابی عسل جونم

شبت رویایی و قشنگ

میبوسمت عشقم







جمعه 18 آبان 1391برچسب:, :: 23:19 ::  نويسنده : topolll

سلام فدات شم

دلم برات یه ذره شده نادر جونم

بوووووووووس

دیشب با بابام  راجع به مغازه صحبت کردم ... اونم تا حدودی راضی شده...

دعا کن قبولی صددر صدی رو بهم بده تا دوباره کارمو شروع کنم ..

خیاطی تو خونه سخته .. مغازه یه چیز دیگست ... آزادتری ... هم من راحتترم و هم مشتری ...

صبح رفتم بازار  چندتا تکه پارچه و یه  ژورنال لباس و یه مشت وسایل شخصی خریدم ...

چند مدل برا خودم انتخاب کردم که بدوزم و وقتی ایشالا عید اومدی برات بپوشمشون ...

بعدش اومدم مشغول کار شدم

کلا امروز خیلی کار داشتم .. گرفتار  دوخت و دوز لباس مشتریام بودم ..

برا همین کم فرصت شد برات اس بفرستم .. ببخش چیش سفیدم

دوستت دارم قربونت برم

فدات خیلی خستم .... برم لالا ...

خوش باشی عسل

سلام شیطونکم هم برسون ...

بای جوجوی من

بوووس





پنج شنبه 18 آبان 1391برچسب:, :: 1:10 ::  نويسنده : topolll

گل اولین دیدارمون ...

فدات بشم من چیش سفیدم ...

گل صورتی



سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:گل صورتی, :: 23:30 ::  نويسنده : topolll

عزیزم سلام

دلم برات تنگ شده قربونت برم ...

داشتم بهت فکر میکردم  یهو این فکر به ذهنم رسید که  یه وبلاگ بسازمو دلتنگیامو برات بنویسم که هر وقت تونستی نوشته هامو بخونی ...

نادر جونم عزیزم دلم هواتو کرده . امروز خیلی سخت گذشت  . امروز اولین روز سفرت بود ...

وای نادر جونم  داشتم خفه میشدم وقتی تو فرودگاه باهات خداحافظی کردم .. کاشکی میشد باهات میموندم ...

میدونی مثل بچه ها  آرزو میکردم من جای کیف کولیت بودم هههههههه

یا کاشکی میشد  تو چمدونت برم قایم شم و کسی منو نبینه و با تو میومدم سفر ..

نادر جونم . چیش سفیدم دوستت دارم ...

عزیزم دوری ولی الان پیش منی ... بهم نزدیکی .. خیلی نزدیک ... تو قلب منی ...

جوجو قبل از تو زندگی نمیکردم فقط بی هدف نفس میکشیدم ..

کاشکی زودتر  باهات اشنا میشدم ..

تو این مدت کم  چه زیاد بهت وابسته شدم و برام عزیز شدی ...

الهی هر جا باشی خوش و سرحال باشی

خدا بهمراهت عسل خوشمزه ی من

میبوسمت عشقم ...



سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:, :: 22:48 ::  نويسنده : topolll

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد